معجزه‌ای از امام حسن (ع) در بیان امام ششم / سبز شدن نخل خشک با معجزه امام حسن (ع)
زندگانی رسول خدا صلی الله علیه و آله و اهل‌بیت وحی سرشار از معجزات و کرامات است. این بزرگواران منطبق بر رویدادهای عصر خویش به اذن‌الله معجزاتی بروز می‌دادند که هر فرد عاقل و پذیرای حق را به تحسین و تعجب وا می‌داشت.
كدخبر: id-18478
تاريخ: 2021-09-14 18:12:48

به گزارش واحد خبری کانون شیفتگان حضرت قائم (عج) به نقل از تسنیم ، معجزه، از مصدر «اعجاز» به معناى درماندگى، ناتوانى و نیز پایان هر چیز است. (معجم مقاییس اللّغة، ج 2، ص221) اعجاز، به معناى ناتوان کردن یا ناتوان یافتن دیگرى است؛ بنابراین در اصطلاح، عملی است که از سوی برگزیدگان الهی صادر می‌شود، به گونه‌ای که سایرین از انجام چنین عملی عاجزند. امام صادق علیه‌السلام درباره علت عطای معجزه به انبیاء و برگزیدگان الهی فرمود: لِیَکُونَ دَلِیلًا عَلَى صِدْقِ مَنْ أَتَى بِهِ وَ الْمُعْجِزَةُ عَلَامَةٌ لِلَّهِ لَایُعْطِیهَا إِلَّا أَنْبِیَاءَهُ وَ رُسُلَهُ وَ حُجَجَهُ لِیُعْرَفَ بِهِ صِدْقُ الصَّادِقِ مِنْ کَذِبِ الْکَاذِب‏؛ براى آنکه دلیل بر صدق و راستى گفتار ایشان باشد، و معجزه علامت و نشانه‌‏ای است که خداوند عطا نمی‌فرماید مگر به انبیا و رسل و حجج خود، تا درستى گفتار راستگو و دروغ دروغگو شناخته شود.» (علل الشرائع، ج‏1، ص122)

زندگانی رسول خدا صلی الله علیه و آله و اهل‌بیت وحی سرشار از معجزات و کرامات است. این بزرگواران منطبق بر رویدادهای عصر خویش به اذن‌الله معجزاتی بروز می‌دادند که هر فرد عاقل و پذیرای حق را به تحسین و تعجب وا می‌داشت و بر کوردلی و سخت‌دلیِ منافقان و دشمنان می‌افزود؛ معجزاتی که مردم تا قبل از آن صرفاً در تاریخ انبیای گذشته خوانده بودند، اما اکنون پس از گذشت سالها از عروج آخرین پیامبر یعنی عیسای نبی (ع) به آسمان‌ها، فراتر از آن معجزات را از سوی برترینِ خلفا و برگزیدگان الهی شاهدند.

به عنوان نمونه امام صادق علیه‌السلام طی روایتی درباره معجزه‌ای از امام حسن علیه‌السلام فرمود: حسن‏ بن‏ على در یک سالى براى عمره با مردى از فرزندان زبیر که عقیده به امامتش داشت، به سفرى بیرون شد و در آبگاهى زیر نخل خشکى بار انداختند. آن نخله از بى‏‌آبى خشک شده بود. براى امام حسن زیر آن نخله خشک فرش انداختند و براى آن زبیرى زیر نخله دیگرى برابر آن حضرت. آن زبیرى سر برداشت و گفت: اگر این نخله خرمایی داشت، ما از آن مى‏‌خوردیم.

امام حسن به او فرمود: تو میل به خرما دارى؟ زبیرى گفت: بله. زبیرى گفت: آن حضرت دست به آسمان برداشت و سخنى گفت که من آن را نفهمیدم. آن نخل سبز شد و به حال آمد و برگ داد و خرما آورد. جمّالى که شتر از او کرایه کرده بودند، گفت: به خدا جادوست. امام حسن علیه‌السلام به او فرمود: واى بر تو جادو نیست، اما دعاى مستجاب پسر پیغمبر است. وَیْلَکَ لَیْسَ بِسِحْرٍ وَ لَکِنْ دَعْوَةُ ابْنِ نَبِیٍّ مُسْتَجَابَةٌ قَالَ فَصَعِدُوا إِلَى النَّخْلَةِ فَصَرَمُوا مَا کَانَ فِیهِ فَکَفَاهُمْ. در نهایت سوی نخله رفتند و آنچه در آن بود چیدند و براى آنها بس بود.

* متن حدیث:
خَرَجَ الْحَسَنُ بْنُ عَلِیٍّ ع فِی بَعْضِ عُمَرِه‏ وَ مَعَهُ رَجُلٌ مِنْ وُلْدِ الزُّبَیْرِ کَانَ یَقُولُ بِإِمَامَتِهِ فَنَزَلُوا فِی مَنْهَلٍ مِنْ تِلْکَ الْمَنَاهِلِ تَحْتَ نَخْلٍ یَابِسٍ قَدْ یَبِسَ مِنَ الْعَطَشِ فَفُرِشَ لِلْحَسَنِ ع تَحْتَ نَخْلَةٍ وَ فُرِشَ لِلزُّبَیْرِیِّ بِحِذَاهُ تَحْتَ نَخْلَةٍ أُخْرَى قَالَ فَقَالَ الزُّبَیْرِیُّ وَ رَفَعَ رَأْسَهُ لَوْ کَانَ فِی هَذَا النَّخْلِ رُطَبٌ لَأَکَلْنَا مِنْهُ فَقَالَ لَهُ الْحَسَنُ وَ إِنَّکَ لَتَشْتَهِی الرُّطَبَ فَقَالَ الزُّبَیْرِیُّ نَعَمْ قَالَ فَرَفَعَ یَدَهُ إِلَى السَّمَاءِ فَدَعَا بِکَلَامٍ لَمْ أَفْهَمْهُ فَاخْضَرَّتِ النَّخْلَةُ ثُمَّ صَارَتْ إِلَى حَالِهَا فَأَوْرَقَتْ وَ حَمَلَتْ رُطَباً فَقَالَ الْجَمَّالُ الَّذِی اکْتَرَوْا مِنْهُ سِحْرٌ وَ اللَّهِ قَالَ فَقَالَ الْحَسَنُ ع وَیْلَکَ لَیْسَ بِسِحْرٍ وَ لَکِنْ دَعْوَةُ ابْنِ نَبِیٍّ مُسْتَجَابَةٌ قَالَ فَصَعِدُوا إِلَى النَّخْلَةِ فَصَرَمُوا مَا کَانَ فِیهِ فَکَفَاهُمْ.