اصول اساسی اسلام در تربیت جنسی کودکان/ تاکید قرآن بر علاج واقعه قبل از وقوع
اگر بخواهیم یک نگاه دروندینی نسبت به مسئله تربیت جنسی کودکان داشته باشیم و بخواهیم بدانیم که اسلام در این خصوص چه توصیههایی را داشته است این است که نظارت به عنوان اولین اصل، دوم بچهها را در زمینه نیازهای خودشان پرکار کردن و سوم محیط حضور آنها و همسالان در کنار آنها پالایش کنیم؛ اینها تا حدود زیادی میتواند سلامت جنسی بچهها را شکل دهد.به گزارش واحد خبری کانون شیفتگان حضرت قائم (عج ) به نقل از ایکنا ، این روزها اتفاقات تلخی، فضای جامعه را اندوهگین کرد؛ اتفاقاتی که دل میلیونها انسان را آزرد؛ اندوهی که بسیاری را در بهت فرو برده و بسیاری را مترصد یافتن راه حل برای جلوگیری از اتفاقات مشابه؛ قتل ستایش دختر بچهای که با مظلومیت به قتل رسید تا خبر مرگ آتنا، نشان از ضعفها و کمبودهایی در حوزه تربیت به خصوص تربیت جنسی و کمکاریهای مسئولان و خانوادهها در اینباره دارد.
بعد از این اتفاقات نقش موضوع مهم تربیت جنسی کودکان که پیشاز این به صورت بسیار ضعیف در جامعه تبیین میشد به بحث اصلی و جزو دغدغههای والدین، مربیان و مسئولان کشور قرار گرفت. متاسفانه برخی از والدین و مربیان، به دلیل بیاطلاعی نسبت به این امر، این موضوع را همچون تابویی میدانند که نباید به آن نزدیک شد. همین نگرش موجب بروز مشکلات فراوانی شد که اگر نسبت به آن آگاهسازی شود در بازهای از زمان میتوان آنرا حل کرد.
به همین دلیل و با توجه به اهمیت موضوع و نگاه اسلام در خصوص تربیت جنسی کودکان و راهکارهای قرآنی برای یک تربیت سالم و بدون آسیب، گفتوگویی را با حجت الاسلام و المسلمین سید علیرضا تراشیون، کارشناس مباحث تربیتی در حوزه کودک و نوجوان، انجام دادیم که در ادامه آن را دنبال خواهید کرد:
*جایگاه تربیت جنسی از نگاه اسلام و غرب چگونه است؟
آنچیزی که اسلام مورد تاکید دارد، غیر از چیزی است که ما امروز در جوامع بشری به خصوص در جوامع غربی میبینیم. امروز در جوامع غربی تاکید بر ورود و آموزش مستقیم به کودکان در خردسالی است. آنها معتقد هستند این آموزشها باید از بچگی داده شود و آموزشهایی را بدون در نظر گرفتن شرایط، مستقیما در دستور کار داردند؛ آنها غافل از این هستند که کودکان مخصوصا در سنین پایین تا زمانی که به رشد عقلی نرسیدهاند، انتقال این مفاهیم برایشان ممکن نخواهد بود.
کارشناسان غربی با اینکار به نوعی چاقو را به دست فردی میدهند که توانایی کنترل آن را ندارد و این یعنی اینکه کودکان نمیتوانند این نکات را مدیریت کنند و یا آنها را بروز ندهند. گاهی اوقات ما در مثالها میگوییم که بچهها کوچکترین مطالب را وقتی در جایی یاد میگیرند به سرعت آنها را انتقال میدهند و حتی در حوزه تربیت خانوادهها مراجعاتی داریم که میگویند ما در خانه حرفی را زدهایم که نمیخواستیم دیگران از آن با خبر شوند و بهعنوان یک راز درون خانواده مطرح بود، اما بچههای کوچک ما این موضوع را به همسایه، فامیل، پدربزرگ و مادربزرگ بیان کرده است؛ حال باید چگونه رفتار کرد تا کودکان این مسائل را نقل نکند؟
بچهها، به دلیل اینکه خویشتنداری پایینی دارند نمیتوانند این مسائل را نگهداری کنند و لذا ما نباید راز را در اختیار آنها قرار دهیم. به طوری که اگر میدانیم کودکی نمیتواند یک قطه طلا و یا شی با ارزش را نگهداری کند، این موضوع هم نمیتواند حفظ کند. اینکه این مطالب را مدام به آنها بگوییم و یا نصحیت کنیم فایدهای ندارد. متاسفانه در جوامع غربی اینکار انجام میشود و اطلاعات را در اختیار کودک قرار میدهند که در خیلی از زمانها نه تنها منجر به پیشگیری از آسیب نمیشود بلکه خودش به آسیب دامن میزند.
آنها بعد از این کار یک گام به جلو حرکت کردند و بعد از اینکه متوجه شدهاند ارائه آموزشهای لازم در خصوص حفاظت از بچهها جواب نداده است، آموزشهای پیشگیرانه را ارائه دادند؛ به این معنی که اگر زمانی مورد تعرض قرار گرفتید چه اقداماتی باید انجام شود و با چه کسانی این موضوع را مطرح کنید؛ و در قدم بعدی آمدند و این موضوع را که اگر کسی به کودک تعرض کرد و مورد آسیب هم قرار گرفت، در نهایت چه اقداماتی باید انجام داد تا این آسیبها کمتر شود.
*اسلام در این موضوع چه برنامه و دستوری دارد؟
آنچیزی که ما در آموزههای دینی میبینیم یک تقسیم نقش است؛ در واقع علاج واقعه قبل از وقوع باید اندیشیده شود. در تعلیمات اسلامی به ما میگویند که پدر و مادر مسئول تربیت بچهها هستند؛ همانطوری که اگر ما این بچهها را به کنار رودخانه پرخروشی ببریم تنها به تذکر زبانی اکتفا نمیکنیم و دائم مراقبت و نظارت ویژهای انجام میدهیم و گاهی اوقات چهره به چهره در کنار آن حرکت میکنیم و علاوه بر این، نقطه امنی را پیدا میکنیم که بچهها به محل عمیق رودخانه نیفتند، نگاه اسلام هم دقیقا چنین چیزی است.
اسلام به ما میگوید بهجای اینکه بنشینید و آموزش دهید و یا نصحیت کنید، از او مراقبت ویژه کنید، چرا که این بچه نیاز به این دارد مراقبتی از او در برابر این مسائل انجام شود. این مراقبت باید بهگونهای باشد که در دوره کودکی خصوصا برای دختران که آسیبپذیرتر هستند آنها جایی نباشند که ما نباشیم؛ یعنی آنها را نباید در فضاهایی رها کنیم که نگران این باشیم که مرد و یا جوانی به آنها تعرض کند؛ لذا نگاه اول این است که محیطهایی که بچهها در آنها قرار میگیرند تحت نظارت والدین و یا نمایندگان والدین قرار گرفته باشد.
به عنوان مثال در محیط خانواده پدر و مادر، در مهد کودک و یا پیش دبستانی و مدرسه مربی، معلم و مدیر باید این مراقبت و نظارت را داشته باشند. البته برخی مسائل به اصل کنجکاوی بچهها برمیگردد و بچهها از سن سه سالگی کنجکاویهای جنسیتی پیدا میکنند؛ لذا به دنبال کشف همدیگر و اندام هم هستند؛ اینجا باید کنجکاویهای بچهها را جهتدار کنیم. به عنوان مثال در روایت داریم که امام صادق(ع)، میفرمایند: بچهها را تا هفت سال اول آزاد بگذارید که بازی کنند. بازی با نظارتی که در مرحله اول انجام میشود، میتواند کنجکاویهای بچهها را جهت دهد.
بچهها زمانی که در معرض بازیها قرار میگیرند نسبت به این بازیها سوال در ذهنشان ایجاد میشود و از آنها میپرسند. لذا باید برای بچهها برنامه داشته باشیم و اصل این موضوع هم این است که اگر ما برای بچهها برنامه نداشته باشیم آنها برای خودشان برنامه درست میکنند و برنامههای آنها بر اساس کنجکاویهای فردی خودشان پیش میرود.
نکته سوم این است که نقش محیط و همسالان در حفظ سلامت جنسی بچهها در همه دوران از خوردسالی تا نوجوانی موثر است. ما باید بدانیم بچههایمان در چه محیطهایی قرار میگیرند و یا آنها را در چه محیطی قرار میدهیم؛ پس باید بدانیم در کنار بچههایمان چه دوستانی قرار میگیرند. لذا اگر بدانیم دوست نابابی در کنار بچه ما قرار میگیرد که کنجکاویهای نامربوطی هم داشته، نگذاریم که این بچهها همبازی شوند و اگر این باشد قطعا بچه این آسیب را خواهد دید.
در خصوص محیط هم اینگونه است. ما زمانی که میبینیم محیطی پر آسیب است و یا محیطی شلوغ است که نمیتوان نظارت دقیقی داشت و یا بچههای که در این محیط هستند شرایط تربیتی مناسبی ندارند، باید دقت کنیم.
کل این بحث در سه جمله جمع میشود و ما اگر بخواهیم یک نگاه درون دینی نسبت به مسئله تربیت جنسی بچهها را داشته باشیم و بخواهیم بدانیم که اسلام در خصوص تربیت جنسی چه توصیههایی را داشته است این است که نظارت به عنوان اولین اصل، دوم بچهها را در زمینه نیازهای خودشان پرکار کردن و سوم محیط حضور آنها و همسالان در کنار آنها پالایش کنیم که اینها تا حدود زیادی میتواند سلامت جنسی بچهها را شکل دهد.
- سه اصل مهم در تربیت دینی فرزندان
- هشتمین مسابقه پیامکی «بهار قرآن» در سی و دومین نمایشگاه بینالمللی قرآن
- آیات زندگیساز | راه حل قرآن برای اختلافات خانوادگی یا اجتماعی چیست
- انسان ریشهدار کیست
- شرط حل مشکلات و پیشرفت، اعتماد به خدا و ورود به میدان/ پیروزی غزه کوچک بر رژیم صهیونیستی و آمریکا، محالی که با اذن خدا محقق شد
- برگزاری دوره تربیت مربی معارف مهدوی ویژه طلاب خواهر
- ضرورت آموزش مربیان «تدبر در قرآن »
- دوره تربیت مربی «محفل فرشتهها» برگزار میشود
- اهتمام ملی برای آموزش هزاران حافظ قرآن
- بنیاسرائیل در قرآن؛ از الگوی تاریخی تا عبرت ابدی
|